به گزارش خبرنگار حوزه رسانه کورده‌واری، رادیو و تلویزیون به عنوان تأثیرگذارترین ابزارهای رسانه‌ای دارای طیف گسترده ای از مخاطبان بوده و با برنامه‌ریزی درست و منطقی می‌توان این ابزارهای مهم رسانه‌ای را در مسیر توسعه و پیشرفت جامعه به کار گرفت.

هم‌اکنون بازار رسانه در جهان دارای گردش دو تریلیون دلاری بوده و ایالات متحده آمریکا با درآمد سالانه 600 میلیارد دلاری از این عرصه ده‌ها برابر درآمد نفتی ایران در سال منفعت می‌برد و این در حالی است که در ایران شاهد رادیو و تلویزیون دولتی هستیم و به گفته مسئولان این سازمان رادیو و تلویزیون دولتی زیان ده است.

 

درآمدهای هنگفت از محل تبلیغات رادیو و تلویزیونی و عدم شفافیت مالی از این وادی در کنار انحصار موجود در این عرصه موجب بی اعتمادی مردمی به صدا و سیما شده است و روز به روز نیز مخاطبان رسانه ملی در کشور کاهش می‌یابد. در میان سازمان‌های تابعه صدا و سیما در استان‌های کشور اگر نگاهی به صدا و سیمای کردستان بیاندازیم به عینه می‌توانیم به ناکارآمدی برنامه‌ها و استراتژی‌های رسانه ملی در استان‌های ویژه‌ای همچون کردستان پی ببریم.

کردستان از لحاظ فرهنگی، قومی، مذهبی و موقعیت سیاسی و جغرافیایی جزء استان‌های ویژه ایران محسوب می‌شود و برای رعایت ارزش‌های رسانه‌ای باید تمامی این ویژگی‌ها مدنظر قرار گیرد و نیروهای خبره و توانمندی نیز برای اجرای برنامه‌های کارآمد و مدون به کار گرفته شوند.

متاسفانه هم‌اکنون اگر از رأس تا پایین‌ترین رده‌های اجرایی صدا و سیمای کردستان را بررسی اجمالی نماییم به ناکارآمدی، ناتوانی، حضور افراد غیر متخصص با حب و بغض‌های سیاسی، قومی و مذهبی پی می‌بریم که همین نواقص صدمات بسیاری را به فرهنگ کردستان وارد کرده است.

در سخنان بزرگان ما آمده است که اگر فردی مسئولیتی را قبول کند اما خودش بداند که توانایی انجام آن مسئولیت را ندارد در اصل عملی خلاف و بی تقوایی بزرگ مرتکب شده است حال سؤال اینجاست که مدیران ناتوان و غیر متخصص شبکه کردستان که خودشان بر ناتوانی خودشان احاطه دارند چرا بر ماندن بر این مسند مهم اسرار دارند؟

آیا آقای مدیرکل و مشاوران و تیم کاری وی نارضایتی نخبگان فرهنگی، اجتماعی و رسانه‌ای کردستان را در خصوص برنامه پوچ و سبک "چریکه‌ی شه‌و" یا واگذاری ساخت سریال سردار بزرگ کردستان "سردار سنجرخان" به یک کارگردان غیربومی را از یاد برده‌اند؟

آقای مدیرکل و تیم کاری وی در طول فعالیت چند ساله خود، نارضایتی فعالان مطبوعاتی و رسانه‌ای استان را در خصوص نبود یک برنامه هفتگی در خصوص رسانه‌های محلی و مجازی با بی محلی جواب دادند و رسانه‌های محلی کردستان را که رویکردی مردمی دارند به عنوان رقیبی با خود قلمداد کرده و با بی‌توجهی به رسانه‌های محلی در عمل شمشیر را از رو با این طیف از فعالان رسانه‌ای در کردستان بسته‌اند.

آقای مدیرکل و تیم کاری وی پس از برگزاری جشنواره چند ده میلیارد تومانی " هدهد" و اهدای سوغاتی‌های میلیونی به شرکت‌کنندگان جشنواره تولیدات صدا و سیما نه تنها شفاف‌سازی در خصوص این هزینه‌ها نکردند بلکه هیچ وقعی به انتقادهای مردمی در خصوص این جشنواره بی ثمر ننهادند.

ضعف شدید مدیریتی و نبود برنامه‌ای مدون و منطقی در شبکه استانی کردستان موجب شده است که ساعات بسیاری از آنتن رسانه ملی در کردستان به برنامه‌های بیهوده و با کمترین مخاطب اختصاص یابد و اگر یک مؤسسه کوچک آماری در تحقیقی میدانی به جمع‌آوری آمار میزان مخاطبان شبکه استانی در کردستان نماید به افت شدید مخاطب و نارضایتی عمومی نسبت به عملکرد مدیران و تصمیم گیران آن اذعان خواهد کرد.

اعمال سلایق شخصی و بدور از نگاه علمی و تخصصی در کنار تلاش مدیران رسانه‌ای ملی برای راضی نگه داشتن دوستانشان با تزریق نیروهای ناتوان در بدنه رسانه ملی در کردستان همگی موجب شده است که رسانه ملی در کردستان شاهد حضور برخی افراد تحمیلی از سوی برخی نهادها و ارگان‌ها باشد که دلسردی شدیدی را در بین نیروهای متخصص و کارآمد رسانه ملی در این استان ایجاد نماید و این روند در دوران مدیریت فعلی رسانه ملی در کردستان شدت بیشتری یافته است.

به جرأت می‌توان گفت مدیران ارشد رسانه ملی در کردستان از تخصص کافی برخوردار نبوده و همین امر بر ضعف رسانه ملی در این استان افزوده است.

شب گذشته نیز در یکی از برنامه‌های شبانه این شبکه شاهد بیان مطالبی غیراخلاقی و شنیع از سوی یکی از مجریان شبکه کردستان بودیم که اگر با ریزبینی بیشتری به این واقعه بیاندیشیم به عمق فاجعه مدیریتی و ناکارآمدی آن در این عرصه پی خواهیم برد تازه این الفاظ رکیک و غیراخلاقی که از زبان آقای مجری جاری شد به زبان کردی بود و اگر به زبان فارسی بیان می‌شد عمق فاجعه بیشتر از اینها می‌بود و آبروریزی بزرگتری برای کردستانی‌ها رقم می‌خورد.

بدون شک اگر مدیران ارشد رسانه ملی در کردستان بر تداوم پوچ و بی هدف این شوهای تلویزیونی تاکید نمی کردند شاید الان به این فاجعه اخلاقی نمی‌رسیدند و در بین اذهان عمومی با این روسیاهی مواجه نمی‌شدند.

حال پس از این همه فجایع مدیریتی و اجرایی اذهان عمومی و مردم فرهنگ پرور کردستان انتظار دارند مدیران ارشد رسانه ملی در کردستان دست از ندانم کاری‌های خویش برداشته و ضدیت‌هایشان را با نخبگان و دلسوزان استان کنار بگذارند.

شاید در شرایط کنونی استعفا مدیران ارشد رسانه ملی در کردستان و به ویژه آقای مدیرکل کمترین کاری باشد که بخشی از ناراحتی و خشم مردمی را نسبت به گاف‌های مدیریتی و تصمیم‌گیری‌های غیرمنطقی این آقایان کم نماید.

انتهای پیام/